رنگ خوش سپيده دمان / پنج شنبه : سيزدهم امرداد ماه ۱۳۸۴
در قفل در کليدی چرخید
لرزید بر لبانش لبخندی
چون رقص آب بر سقف
از انعکاس تابش خورشید
در قفل در کلیدی چرخید
*
بیرون
رنگ خوش سپیدهدمان
ماننده یکی نوت گمگشته
میگشت پرسه پرسه زنان
روی سوراخهای نی
دنبال خانهاش...
*
در قفل در کلیدی چرخید
رقصید بر لبانش لبخندی
چون رقص آب بر سقف
از انعکاس تابش خورشید
*
در قفل در
کلیدی چرخید
< خواندنهاي شعر " ساعت اعدام " احمد شاملو >
* شعر با تصوير كردن انعكاس نور بر سقف به همراه سكوت و سردي سلول آغاز مي شود. ودر سوي ديگر فضاي ديگري از سپيده " رنگ خوش سپيده دمان " دنبال مي شود. سپس با تكرار سطر آغازين ، به داخل سلول مي رود و " لرزيد " جايش را با " رقصيد "عوض مي كند . واسطه بين اين دو فضا " رقص نور برسقف " است . كه در هر دو بند شعر تكرار شده است . نور برسقف مي تابد و ذهن زنداني است كه اين نور را تعقيب مي كند . و همپاي رقصي مي شود كه بر لبانش برجسته مي شود.
* صبحي كه شاملو با " رنگ خوش سپيده دمان " توصيف مي كند . صبحي است كه قرار است زنداني اعدام شود . اما اين صبح با ذهنيت زنداني ، هويت ديگري مي يابد.
گويي قرار است كه سپيده بر شب پيروز شود . سپيده اي كه با وجود " ني " تداوم مي يابد . سوزناكي " ني یي " كه از غم رفتن حكايت مي كند. اما زنداني : " پرسه پرسه زنان روي سوراخ هاي ني دنبال خانه اش "
* تصاوير زيباي شعر :
- " رقص نور بر سقف "
- " لرزيد " جانشين " رقصيد " مي شود . ( با فاصله هاي معنايي زياد )
----------------------------------------------------------------------
در بخش دوم جلسه : "محمد فيضي " و " فائزی " شعرهاي خود را خواندند . ودر مورد شعر " فائزي " صحبت شد.
حاضران جلسه : امير قاضي پور - محمد فيضي - فائزي - نازنين نادري
در حاشيه :
چون نازنين ( نادري ) عجله داشت - حوصله نداشت ! جلسه در ساعت شش و نيم خاتمه يافت . شروع جلسه نيز در ساعت پنج و بيست دقيقه بود . چون نازنين حال نداشت !