تو جلسه سینماشعر، از تنانگی در شعر و هنر گفتیم. از فیلم من تو او مرد او زن از شانتال آکرمن مثال زدم و بحث کردیم. به شعرهای الهام ملکپور و سوده نگینتاج ارجاع دادم از بابت تنانگی. الان یادداشت دانیال زینالعابدینی را دیدم که به تنانگی در فیلمهای اولیویه آسایاس و سریال او Irma Vep بدرستی اشاره کرده بود. یادآوری خوبیه. در ارتباط با تنانگی در هنر، شعر و سینما ، جلسه سینماشعر را در فایلهای صوتی کانال شعر بی پایان بشنوید. و اشاره بجایِ دانیالزینالعابدینی را همین جا در وبلاگم خانگی میکنم.
جلسه هشتم سینماشعر، یک شنبه 1402/3/14
امیر وزین با امیر قاضیپور
1_تنانگی چیست؟
2_شعرِ زَن یا شعر خودش زَن است
3_دو آلیسم از کجا میآید
4_تفاوت خوانش وجود شناسانه و فاشیستی از زن زندگی آزادی
5_سرعت مَتن و متن کُند
6_ شعر خوانی امیر قاضی پور به همراه خواندن اشعاری از سوده نگین تاج ، فرناز جعفرزادگان و الهام ملک پور
7_تجربه خوانش
8_ تفاوت نیروی تاریخی مَتن با فاعلِ شناسا
و یادداشت دانیالزینالعابدینی :
اولیویه آسایاس تمایل دارد شخصیتهای زن خود را با یک امر نامرئی، ناشناخته، جهانی زیرزمینی و خطر مواجه کند. منظور این نیست که شخصیت زن به بدنی تبدیل شود که قرار است زجر بکشد (کاری که لانتیموس بهطرز سطحی انجام میدهد)، بلکه زن بدن فعالیست که قادر است زمان را وارد اندام و حرکات خود کند و دالومدلولهای ژنریک را با تنانگی خود نمایش دهد. گویی جهان هادس (جهان مردگان و زیرزمینی در اساطیر یونانی) این زنان را به خود فرامیخواند. امری فنتستیک/fantastic که قرار است این بدنها را به فضاهایی سوق دهد که گمان نمیکردند. زنانِ آسایاس صدای ارواح را میشوند (خریدار شخصی)، بهطور نامرئی میان دیوارها و سطوح میرقصند (ایرما وپ)، بدنشان در تجسدی ژنریک، تمام تجسدهای پارانوئید و خشونت را حمل میکنند و توامان به تصویری واقعی و ناواقعیت جسمانی تبدیل میشوند (دیمونلاور). در سینمای آسایاس، برخلاف مردان اخته و خنثی، فقط زناناند که کیفیتی فیلمیک، متاسینمایی، جادویی، غیراینجهانی و سوبژکتیو دارند.