شعار "هیچ پادشاهی در آمریکا" باید به "هیچ پادشاهی در جهان" بر اساس اصول دموکراسی، برابری و حقوق بشر گسترش یابد. تاکید بر نهاد پادشاهی در قرن ۲۱ خطرناک است. سلطنتها اغلب نابرابری را تداوم میبخشند، واپسگرایی سیاسی و فرهنگی را تقویت میکنند، آزادیهای فردی را محدود میکنند و مانع پیشرفت اجتماعی میشوند.
با لغو سلطنت در سطح جهانی، ملتها میتوانند در شکل جامع به حکومتهای دموکراتیک روی آورند که در آن قدرت از مردم ناشی میشود نه از امتیاز به ارث رسیده. بدین ترتیب سنتهای کهن مبتنی بر رعیتپروری و نابرابری به شکل کامل کنار میروند.
نه به پادشاهی به عنوان سنت حکمرانی منسوخ شده و نامتناسب با بلوغ عقلانی بشر، حس همبستگی جهانی را تقویت میکند، جایی که شهروندان برای به چالش کشیدن رژیمهای ستمگر متحد میشوند و برای سیستمی که اراده مردم را در اولویت قرار میدهد و اطمینان میدهد که هر فردی در شکلگیری دولت و آینده خود صدایی بالقوه برابر دارد، تلاش کنند.
این دیدگاه میتواند به جهانی عادلانهتر و برابرتر منجر شود که از محدودیتهای سلسلهمراتبهای سنتی آزاد است.
پادشاهیهای مشروطه در اصل موزههای سیاسی زنده هستند که تاثیری در حکمرانی ندارند. وقت آن فرارسیده که آنها به موزههای تاریخی نازنده تبدیل شوند.
نوشته بالا از علی افشاری است.
خبر : در روز شنبه ۱۸ اکتبر بیش از ۷ میلیون نفر از مردم آمریکا در دو هزار ۷۰۰ شهر کوچک و بزرگ به خیابانها آمدند و علیه تمایل دونالد ترامپ به حکمرانی شاهانه در قالب کارزار «بدون پادشاه» و یا «هیچ پادشاهی» اعتراض کردند. ارجاع آنها به پادشاهی حکمرانی مطلقه متکی به شخصیت فردی فرادست حکمران است که بدون محدودیت و با تمرکز قدرت، اراده خود را بر شهروندان یک کشور تحمیل میکند.