به مناسبت چهارم شهریور
در مرگ مانی
از اشعار مانوی
همۀ اسرار در تو کمال یافتهاند ای پدر ما
خداوندگار ما ، مانی
در روز بردارکردگی ، خویشتن را به دست محتشمان سپرد
در روز دوشنبه، چهارمین روز از ماه فامنوث ، <به ساعت ۱۱> ،
او خویشتن را به مرگ سپرد
آن خجسته، خداوندگار ما ، مانی
به زانو نشست ، از خداوند بخشایش جست
خروش برکشید و گفت:
در بگشای و مرا از رنجها رهایی بخش!
فرمانروایان زمین خشماگین بر من رای زدند
با کلام دروغینشان
مردانی که همه چیز بر هم زنند و دگرگون کنند
و حلاوت را تلخ کنند
از روزی که آنانم به بند افکندند
تا روز بر چلیپا شدن ، بیست و شش روز برشمرده شد ،
شبان و روزانم پاییدند ، با نگاهبانانی که گماشته بودند.
آنان شش زنجیر بر گردنم نهادند و بستندم
همۀ گزیدگان و نیوشان با دیدن شکنجههای من گریستند .
اجازه ندادند آن گنه کاران
که فرزندان، شاگردان و شمّاسان را ببینم
چه ، میدیدند که آنان < فوج فوج> نزد من آیند.
از روز آزار و شکنجۀ بزرگ تا روزِ بر چلیپا شدن
شش سال میگذرد، من ایام را
با گام سپردن در میانۀ جهان گذراندم
همچون اسیران در میان بیگانگان.
آنان منقلب شدند ، لرزیدند، حتی نیروهای شر
آنان شمشیرهایشان را برابر انسانِ فروتن، گرداندند
به راستی برای دیدنم در خیابانهای شهر ، رغبتی نبود .
هان، آسمان و زمین و آن دو چراغ فروزان
از فراز گواهند که بدانان جز نکویی روا نداشتم
اما آنان با خشونت بر چلیپایم کشیدند.
با چشمان نورانی هم به محرم خویش نگریستم
پدر شکوهمند خویش را دیدم که هماره در انتظار بود
و دروازهی عرش را برابرم گشود.
دست فراز کرده ، نمازش بردم ، با زانوان خمیده نیایش کردم
که توانستم خود را از تمثال مادی درآورم
و جامۀ انسانی بر کنم .
هان! کالبدش را به میانۀ شهر آن گنه کاران آوردند
در آن هنگام ، سرش از بدن جدا کردند
و در برابر چشمان انبوه مردمان برآویختند.
***
گزیدگان و نیوشان ، شبان بزرگ آنان
که از میانشان عروج کرد آن محبوب به آسمان.
روشنی اینان که در مانستان ( معبد)اند،
شبان و روزان او را پاس میدارند .
شکوه و پیروزی بر خداوندگار ما مانی
آن روح حقیقت
او از سوی پدر و همۀ گزیدگان مقدسش فراز میآید.
پیروز باد روح مریم
از زبور مانوی
فارسیی ابوالقاسم اسماعیل پور
نکته : تاکید خوبیه که بنیانگذارِ شعرِ سپید ایران، مانی و شاعرانِ مانوی هستند؛ وقتی اشعار مانوی را در کتاب زبور مانوی میخوانیم. احمد شاملو برغم خدماتش به شعر و فرهنگ ایران، بنیانگذارِ شعرِ سپید ایران نیست. بدون اینکه نام او را خدشهدار کنیم