سریالهای شبکه خانگی را بدلیلِ سانسور دنبال نمیکنم. اما تاسیان سریالی بود که از نظرِ طراحی و کارگردانی ، از ابتدا میشد آنرا دید. همین که سریالی به چشمهای ما احترام میگذارد. ساختنِ کاراکترِ بهرام بیضائی در شب شعرِ گوته، تصویر کردنِ عباس کیارستمی در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و اشاره به نامه سه امضایی به محمدرضا شاه و نشان دادنِ تصویرِ داریوش فروهر در میتینگی در دانشگاه، عالی در سریال تاسیان ، تصویر شده بود. ظلم بزرگیه که سالها به فیلم " کاناپه" از کیانوش عیاری اجازه نمایش و اکران عمومی ندادند و میلیاردها تومان به صاحب اثر ضرر زدند. کاناپهای که زنانش بدونِ روسری، با کلاهگیس در فیلم بازی میکنند. در تاسیان نیز زنان با کلاهگیس و موی مصنوعی تصویر شدند.
گذشته را نباید حمل کرد. تو سریالِ در حالِ پخش" تاسیان" از شبکه سانسورِ خانگی، جمله گلدرشت: ما مسلمان هستیم را میشنویم که طی نیم قرن اخیر، بارها گفته شده. یادِ نامه فریدون رهنما افتادم که به پدرش نوشته بود: ما مسلمان نیستیم. نه شرقی هستیم و نه غربی. همان رهنمایی که در میاننویس فیلم اصلن درک نشدهاش" پسر ایران از مادرش بیاطلاع است "، سخنِ " رنه گروسه" شرق شناس را میآورد:
رنه گروسه میگوید ایران آستانه مغرب زمین است و نیز آستانه مشرق زمین. و پُلیست میانِ این دو.
فریدون رهنمایی که خانوادش دستهجمعی کشف حجاب کردند. پدرش زینالعابدین رهنما آخوند بود که تفسیرِ قرآن میکرد و کتاب درباره حسینبن علی نوشته بود. پدر رهنما اولین کسی بود که رمان بوف کور از صادق هدایت را بصورت پاورقی در روزنامهاش " ایران " چاپکرد.
رهنما عمیقا آگاه به وضعیت دورانِ گذارِ ما بود. کشور ما فرهنگ ما ، با یک نوع در هم ریختگی ارزشهای گذشته و فرهنگی و شکل نگرفتنِ ارزشهای امروزی رو به روست. زمانه تغییر کرده. ارزشهای امروزی شکل گرفته. هرچند تعصب هنوز وجود دارد. چقدر میتینگ کوچک طرفدارانِ آخوند کرواتی " علی شریعتی" در سریال تاسیان به کارگردانی تیتا پاکروان، زشت بود. کارگردانی خوب بود. شعارهای میتینگ علی شریعتی که دین را چاق و چله کرد و دین را متاسفانه واردِ عرصه عمومی کرد زشت بود. امروز کسی علی شریعتی نمیخواند. با تاکید زمانه تغییر کرده. آمیختنِ گذشته و حال. لحظه حال که تنها زمانِ واقعی است. ایران کیست ایران چیست؟ ایرانی بودن کافی نیست.